سقوط ازاد

“And those who were seen dancing were thought insane by those who could not hear the music.”


سقوط ازاد

“And those who were seen dancing were thought insane by those who could not hear the music.”


در باب خودیاری

شنبه, ۳۰ بهمن ۱۴۰۰، ۰۵:۰۴ ب.ظ

چرا با اینکه میدانیم ومیفهمیم ولی انقدر عملی کردن سخت هست ؟ زمانی که جوان تر بودم ،فکر میکردم صرف اگاهی از چیزی  برای انکه  توی زندگیت لحاظش کنی کافیه، ولی الان که بزرگ تر شدم میفهمم که خیلی بیشتر از صرف اگاهی لازمه تا اینکه بتوانی حقیقتا وارد عمل بشی با اینکه انسان موجودی مختار ودارای اراده هست .از لحظه ای که این حقیقت را لمس میکنیم  دلایلی متعددی برای اینکه چرا وارد عمل نمیشیم توسط هرکسی که شاید ذره ای خودشو صاحب نظر میدونه به ما داده میشه مثل کمال گرایی و عادت به تعویق انداختن ؛ تنبلی و حتی در مواردی پوچ گرایی و .... 

اینکه کدام یک از این موارد مشکل اصلی هست وبقیه نتایج ان هستند یا اینکه تمامی اینا به خاطر عدم تعادل مواد شمیایی بدن هست یا نه را ،من هم هنوز درست نمیدانم ولی از یک چیزی با خبرم که خواندن بیش ازحد و بیش از حد عمیق شدن در این موضوعات به خصوص با کمک کتاب های خودیاری و موفقیت، که به دلیل نارضایتی فزاینده و اگاهی بیشتر ادم ها از مشکلات خود  ، بازار داغی دارند ، در اینده سبب ایجاد افکار وسواسی میشوند ، به طوری که در انسانی ترین  احساسات و افکار خود هم ،به دنبال مشکل و در انتها راه حلی برای ان میگردیم  و با رویای  زندگی بهتر دور خود میچرخیم ،  انقدر میچرخیم که در نهایت با سیاهی رفتن چشمانمان سقوط میکنیم .

با کتاب های خودیاری مخالف نیستم ،به نظرم میتوانند  کمک کننده و  مفید باشند ، اما مواظب باشیم طوری در موفقیت و اینده و ورژن بهترخود غرق نشویم که خود معمولیمان  را از یاد ببریم ، و  در نهایت بفهمیم تمام روز های زندگیمان را در ارزوی بهتر بودن و زندگی بهتر ،بدون احساس  کردن ، دوست داشتن و حتی زمین خوردن و  در نهایت بدون واقعا زندگی کردن سپری کرده ایم .

  • Maryam Nouroozi

نظرات  (۱)

یادمه روزی اومدم بلاگ رو خوندم یه پست داشت به تیتر دلنوشته یا همچین چیزی 

یه جاش نوشته بود بی جربزه نباید بود ، مسئولیت کار هارو قبول کرد و ازشون فرار نکرد، اومدم اون متن رو دوباره بتونم ولی پیداش نکردم تو بلاگ 

امیدوارم نویسنده اش بعضی چیزا رو فراموش نکرده باشه

پاسخ:
اون متن با تیتر دلنوشته ، در متن های شهریورماه هنوز هست اگه مایل هستید که بخونیدش، 
نگران نباشید ، نویسنده متاسفانه یا خوشبختانه معمولا چیزی رو فراموش نمیکنه! 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی