سقوط ازاد

“And those who were seen dancing were thought insane by those who could not hear the music.”


سقوط ازاد

“And those who were seen dancing were thought insane by those who could not hear the music.”


کمی کتاب : تولستوی و مبل بنفش

جمعه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۹، ۰۱:۰۷ ق.ظ

این کتاب داستان زنی را روایت میکند که بعد از مرگ خواهرش و برای کنار اومدن با احساس گناه ، شروع به خواندن یک کتاب در یک روز میکند و در این مسیر مطالب زیادی را یاد میگیرد .... 

به نظرم کسانی با این کتاب ارتباط بیشتری برقرار میکنند که در لحظه ای از زندگیشون برای ارامش یا لحظه ای دوری از واقعیت یا وقفه ای در زندگی پر از استرس این روز ها به کتاب پناه برده باشند .... ، در کل کتاب داستان خاصی رو دنبال نمیکند و به نوعی مجموعه ای سخنان و پند های هست که نویسنده از کتاب های که خوانده دریافت کرده و برای کنار اومدن با از  دست دادن خواهرش از ان ها استفاده کرده هست. خواندن این کتاب حوصله ی زیادی را لازم دارد ولی در نهایت حس خوبی به خواننده میدهد ، حسی مانند اینکه اینگار کسی در اغوشت کشیده و اروم بر روی شانه ات ضربه میزنه که مشکلی نیست و همه چی درست میشه !  

بخش هایی از کتاب : 

۱. او امیدوار هست مانند همه انسان هایی که موهبت هایی امید بسته اند که لیاقتش را ندارند ،به بخشش هایی بی دلیل و چیز هایی از این دست . 

۲. کلمه ها زنده اند و ادبیات یک گریز هست ، گریزی نه از زندگی بلکه به سوی ان !

۳.شاید زندگی یعنی همین ،ناامیدی های بسیار و اما همین طور هم لحظه های نادر زیبایی ، ان جا که زمان دیگر همچون سابق نیست ، یک همیشه در هرگز هست !

۴.اندوه شکست خشونت بار منطق هست و منطق قدرت مقابله با ان را ندارد !

۵.در زندگی به دنبال خوشبختی نگردید ، زندگی خودش خوشبختی هست . 

۶.همه ی ادما یک قبل و بعد دارند ، ایام زندگی ما با یک حادثه یا رنج کشیدن به چندین بخش تقسیم شده هست . 

۷. دریافتم به خودم بستگی دارد ، پایان را غیر عادلانه تفسیر کنم و بخاطرش عذاب بکشم و یا تصمیم بگیرم این و فقط همین ، پایان مناسبی بود . 

۸. برای بعضی پرسش ها پاسخی وجود ندارد ، همه ما با معما هایی رو به رو میشویم ( چرا این اتفاق افتاد ؟) ، که هرگز قادر به درک ان ها نیستیم ، اما میتوانیم در جایی نظم پیدا کنیم ، در خانواده هایمان ، کتاب هایمان و ... ، نظم با نحوه زیستمان ایجاد میشود ، نظم با نحوه پاسخگویی به انچه زندگی برایمان پیش می اورد ایجاد میشود ، نظم در پذیرش اینکه همه  پرسش های ما پاسخ داده نمیشود ، پدیدار میشود . 

۹.دنیا تغییر میکند و زندگی ها عوض میشوند ، بدون هیچ هشدار یا دلیلی ، فرد سالم مریض میشود و میمیرد ،  هجوم اندوه، پشیمانی   ، خشم و هراس ، مایی را که بازمانده ایم در خود دفن میکند ، به دنبالش ناامیدی و درماندگی از راه میرسد ، اما بعد دنیا دوباره عوض میشود و مثل همیشه ادامه پیدا میکند و به راه خود می رود ، و با این کار زندگی ها دوباره تغییر میکنند ، روز جدیدی از راه می رسد و احتمالات جدیدی رو پیشکش میکند . 

۱۰. مردم اغلب از اهمیت زندگی درلحظه  اکنون حرف می زنند و غبطه میخورنند به اینکه کودکان بی انکه به گذشته فکر کنند یا  نگران اینده باشند از لحظات اکنونشان لذت میبرند ، اما این تجربه هست که به ما امکان میدهد ، لحظات شاد را بخاطر بیاوریم و دوباره احساس شادی بکنیم ،این از توانایی های ماست که لحظه ای را که به ما قدرت و توان میدهد ، دوباره زندگی کنیم ! 

در کل این کتاب را به کسانی که مدتی هست در جایی درجا میزنند ، نیاز به اغوش گرمی دارند ، افرادی که مدت زمان زیادی در ناامیدی به سر برده اند ، افرادی که برای فرار به کتاب ها رجوع میکنند ، کسانی که شاید نیاز به نصیحت داشته باشند ، توصیه میکنم . 

این کتاب همیشه به عنوان کتابی با بوی توت فرنگی و به شیرینی کیک های فنسی ( 😂) ، بخاطرم میماند .

 

  • Maryam Nouroozi

نظرات  (۴)

  • شکیلا رفیعی
  • چقدر این جملاتی که ازش نقل کردی خوب بوده مریم :«شاید زندگی یعنی همین، ناامیدی های بسیار و اما همین طور هم لحظه های نادر زیبایی، ان جا که زمان دیگر همچون سابق نیست، یک همیشه در هرگز هست!» 

    پاسخ:
    ربطی به ابن کتاب نداره  اما داشتم این متن رو میخوندم و جالب بود : 
    هیچ پایانی به راستی پایان نیست. در هر سرانجام, مفهوم یک آغاز نهفته است. چه کسی میتواند بگوید "تمام شد" و دروغ نگفته باشد؟ 

    خیلی جالب بود از نوشته تون لذت بردم احسنت به این برداشتتون . سعی  میکنم حتما مطالعه کنم .موفق و پیروز باشید 

    پاسخ:
    ممنون از توجه اتون 🙏🏻

    عالی بود 👏👏👏

    پاسخ:
    مرسییی

    سلام چقدر خوبه برداشت تون از کتاب ها در اینجا به اشتراک می گذارید .ممنون 

    پاسخ:
    ممنون از شما که میخونید .

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی