سقوط ازاد

“And those who were seen dancing were thought insane by those who could not hear the music.”


سقوط ازاد

“And those who were seen dancing were thought insane by those who could not hear the music.”


ترواشات ذهنی

پنجشنبه, ۵ تیر ۱۳۹۹، ۱۲:۳۴ ق.ظ

تاریکی ، صدای جیغ هایش که بلند و سپس بلند تر میشود...
با مشت هایش به دیوار تاریکی هجوم می اورد... 
تمام وجودش را به دیوار میکوبد، بدنش از شدت درد بهم میپیچد و زمزمه ی هذیان مانندش در سکوت پژواک پیدا میکند ... 
شاید به دنبال ناجی ای میگردد ...
صدایش از شدت فریاد دورگه شده 
از شدت جیغ های بی سرانجام که انعکاس پیدا میکنند و گوش هایش را می ازارند 
اروم بر روی زمین می افتد 
خسته از تلاش های بی سرانجامش خسته از شدت تقلایی بیهوده 
اشک هایش ارام برگونه هایش میچکد، ناامید ، به تاریکی فرو رفتن دنیایش را مینگرد و هیچکس نمیداند که صدای سکوت تا چه میزان کرکننده هست !

  • Maryam Nouroozi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی